اشعار اخلاق آهن

  • متولد:

پیش تو کیست دعوی پیغمبری کند؟ / اخلاق آهن

ای نازنین نگار که چون دلبری کند
ما را به تشنگی سوی خود رهبری کند

موسای روزگاری و عیسای هر زمان
پیش تو کیست دعوی پیغمبری کند؟

تو از تمام آینه‌ها دل‌رُباتری
کو آن که با تو داعیه‌ی همسری کند؟

خورشید، ادّعای تکلّم نمی‌کند
جایی که چشم‌های تو روشن‌گری کند

مرغ دلم به یاد تو تا عرش می‌پرد
وقتی که یاد شعر و زبان دری کند

آن کس که تا جناب خدا پر کشیده است
ای کاش یاد این دل نیلوفری کند

1394 0 5